شنیدم...
بخاطــــــر رفتــــــنش گریــــــــــــه کردمــــــ
رفتهــــ و واسهــــ دوســــــتاش تعریفــــــ کردهــــ
و کلـــــــــــ ـ ـی خندیــــــــــدن

تولدت مبارک...

امشب شب تولد توست
تو یک سال بزرگتر شدی
و عشق من یک سال در دلت کوچکتر
من اما هیچ وقت شب تولدت با تو نبودم
من هیچ وقت در دلت نبودم . . .
تولدت مبارک
تنهایی.......

با عشقت موندن...
حتی اگه بدونی در آینده به
هم نمیرسین مثل این میمونه
که تو بارون ایستادین
ومیدونید که مریض می شین اما
دوس داری که باشی چون احساس
خیلی خوبی بهت می ده...♥
به افتخارعشقم...h
آدم که نه!
آدمک هایش , همه ناجور رنگ بی رنگی اند!
و جالب تر !
اینجا هر کسی
هفتاد رنگ بازی میکند
تا میزبان سیاهی دیگری باشد!
شهر من اینجا نیست!
اینجا...
همه قار قار چهلمین کلاغ را
دوست می دارند!
و آبرو چون پنیری دزدیده خواهد شد!
شهر من اینجا نیست!
اینجا...
سبدهاشان پر است از
تخم های تهمتی که غالبا "دو زرده" اند!
من به دنبال دیارم هستم,
شهر من اینجا نیست...
شهر من گم شده است!
دلتنگی.......

گاهی که دلتنگ می شدم
می گفتی: دلتنگی هایت را بنویس !
چندی ست اینجا می نویسم و دلشادم !
از اینکه احساس می کنم ” شــــاعــــــر” شده ام !
امشب که دلم شعر نمی خواهد چه کنم ؟
از دلتنگی ات “دیـــــــوانــــه” شده ام !!
پیشنهاد بهتری داری ؟!؟!
باران......
که طنینش زندگی را برای ما زیباتر میکند.
نکند فقط به گل الوده ی کفش هایمان بیندیشیم.....
دنیای نامرد........
بخند به دنیا.....دنیا بی ارزشه....دنیاپسته
هرکی که بیاد خودشم میره
مهم اینه که تو تویی و خودتو داری...
هرچند کسی برات جای اونو نمیگیره
ولی...
درد بی درمون مرگه!
بالاخره یه روز اون تیغو برمیدارم و به افتخارکسی که دوستم داشت جوی
خون راه میندازم!
خدایا....

خدایا نگاهش را از من نگیر با نگاهش عالمی دارم...
اشک.....

دعــــا میکــــنم ..
تـــــو را داشــتـه بــــاشـم ..
تـــــو ..
دعــــا مــی کنـــی ..
دیگـــــر نبــــاشـــم !
…
بیـــــــــچــاره خـــدا !
گل......

وقتی میخواهمت و نیستی هیچ اتفاق خاصی نمی افتد ،
فقط ذره ذره ایوب میشوم




